icon
جستجو
Close this search box.

شرکت توسعه ارزش مدبران

بررسی سیاست‌های جهانی در زمینه‌ی تأمین مسکن مقرون به صرفه و ارایه ساز و کار پیشنهادی برنامه ریزی مسکن در ایران

 

چکیده:
با توجه به رشد فزاینده‌ی شهرنشینی در جهان، تأمین مسکن به ویژه برای گروه‌های کم درآمد شهری از مهم‌ترین مسائل و چالش‌های پیشروی کشور‌های جهان برای دست‌یابی به توسعه‌ی پایدار محسوب می‌شود. تقریباً همه‌ی کشور‌های جهان در این زمینه با معضلاتی مواجه هستند که برخی از کشور‌ها با ارایه‌ی ساز و کار‌های مناسب، تا حدودی بر مشکل غلبه کرده‌اند و توانسته‌اند به یک سیر منطقی در زمینه‌ی تأمین مسکن دست یابند. یکی از مهم‌ترین سیاست‌های تأمین مسکن برای گروه‌های کم درآمد شهری که در چند سال اخیر مورد توجه قرار گرفته، استفاده از سیاست مسکن مقرون به صرفه بوده است. با توجه به اهمیت بررسی تجارب جهانی به عنوان راهنمایی برای مدیران، برنامه ریزان و سیاست‌گذاران مسکن در ایران، در این مقاله سعی شده، سیاست‌های تأمین مسکن مقرون به صرفه برای گروه‌های کم درآمد شهری در چهار کشور استرالیا، چین، انگلستان و آمریکا مورد بررسی قرار گیرد. بهره‌گیری از سیاست‌های جهانی و دست‌یابی به چارچوبی برای برنامه‌ریزی مسکن با هدف تأمین و تولید مسکن برای گروه‌های کم درآمد شهری، موضوع اصلی این مقاله می‌باشد. روش مورد استفاده در این مقاله، روش تحلیلی – توصیفی بوده و گردآوری اطلاعات به صورت مطالعات کتابخانه‌ای و اسنادی انجام شده است. نتایج این مقاله نشان می‌دهد که به طور کلی موفقیت بخش مسکن مقرون به صرفه در کشور‌های مختلف، بیش از هرچیز مرهون شناسایی خانوار‌های کم درآمد شهری و شناخت کافی و کارآمد از وضعیت گروه-‌های هدف است. شناسایی خانوار‌های واجد شرایط دریافت تسهیلات مسکن، کمک می‌کند تا از هدر رفت منابع و امکانات جلوگیری به عمل آمده و تسهیلات و خدمات به دهک‌ها و گروه‌های نیامند برسد. هم‌چنین شفافیت و ارایه‌ی آمار واقعی در این بخش، سبب می‌شود برنامه‌ها و طرح‌های اجرایی کارآمد شده و حداکثر بازدهی را داشته باشند.
واژگان کلیدی: مسکن مقرون به صرفه، گروه‌های کم درآمد شهری، برنامه‌ریزی مسکن، شفافیت اطلاعات
1- مقدمه:
اقشار کم درآمد برای تهیه‌ی مسکن در شهر‌ها از اولین مرحله؛ یعنی انتخاب محل سکونت تا وسعت و اندازه‌ی مسکن خود، مسائل و ترکیب خانواه تا مجوز و تسهیلات برای ساخت خانه با مشکلات فراوانی مواجه هستند. (حاتمی نژاد و همکاران، ۶: ۱۳۸۴) با وجود این شرایط و رشد روزافزون و فزاینده‌ی جمعیت شهر‌ها، به خصوص در کشور‌های جهان سوم، تهیه‌ی مسکن مقرون به صرفه برای گروه‌های کم درآمد شهری، به یکی از اهداف دولت‌ها در برنامه‌ریزی مسکن تبدیل شده است. البته علیرغم تأکید دایمی بر اهمیت مسکن به عنوان نیازی پایه‌ای و حقی بنیادین، درصد قابل توجهی از خانوار‌های شهری قادر به تأمین آن نیستند. از این‌رو، مشکل یاد شده روز به روز پیچیده‌تر شده و شرایط خانوار‌های بیشتر و بیشتری بحرانی می‌گردد. به منظور تعیین جایگاه مناسب مسکن در برنامه‌های توسعه و مدیریت و تخصیص منابع، ایجاد رابطه‌ی نزدیک باین اهداف و سیاست‌های مسکن و هدف‌ها و سیاست‌های کلی و عمومی توسعه‌ی اجتماعی و اقتصادی در برنامه‌های شهری ضروری است. بررسی و شناخت جایگاه مسکن در برنامه‌های شهری و ایجاد ارتباط و پیوند بین سیاستگذاری مسکن و برنامه‌های شهری، مهم‌ترین ابزار دست‌یابی به اهداف مربوط به مسکن به عنوان مؤثرترین عنصر کالبدی شکل دهنده به فضای شهری می‌باشد. برنامه‌ریزی و فرایند سیاست‌گذاری و محصول بالفعل آن، یعنی برنامه‌های توسعه در سطوح مختلف و به ویژه برنامه‌های شهری، به عناوین بازوی دولت‌ها در امر تأمین منافع عام و توزیع منابع در سطح جامعه نقش مهمی را بر عهده دارد. (۲۰۰۲، Guy) با توجه به این‌که تقریباً همه‌ی کشور‌های جهان با مسأله‌ی تأمین مسکن مواجه می‌باشند، این مشکل و پیامد‌های آن بسیاری از کشور‌ها را به تکاپو واداشته تا اقدامات مؤثرتر و بیشتری برای حل این معضل به عمل آوردند و از این رهگذر زمینه‌ی مناسبتری برای بهره‌مندی گروه‌های کم درآمد شهری از ثمرات زندگی شهری فراهم آورند. ارایه‌ی مسکن مقرون به صرفه برای بیشتر کشور‌ها به خصوص، کشور‌های در حال توسعه و در حال‌گذار به صورت یک چالش باقی مانده است. در حال حاضر، بیش از ۱ میلیارد نفر در محله‌های فقیرنشین زندگی می‌کنند. در طول ۲۵ سال آینده، بیش از ۲ میلیارد نفر، متقاضی مسکن و خدمات زیرساختی عمومی خواهند بود. (Program Settlements Human Nations United، viii: ۲۰۱۱) چالش مسکن به خصوص در شهر‌های آسیا مشهود است. اگرچه درحال حاضر اکثرجمعیت کشور‌های آسیا، روستایی(روستانشین) هستند، اما این قاره دارای سریع‌ترین رشد شهرنشینی در جهان است. پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد که بین سال‌های ۲۰۱۰ تا ۲۰۵۰ جمعیت شهری درآسیا نزدیک به دو برابر شده و به عدد ۳. ۴ میلیارد نفر خواهد رسید. شهر‌های آسیایی هر روز باید ۱۲۰۰۰۰ ساکن جدید را در خود جای دهند که برابربا تقاضای مسکن روزانه حداقل ۲۰۰۰۰ خانه است. (Program Settlements Human Nations United،: ۲۰۱۱) در عصر حاضر خرید واحد مسکونی نماد بزرگ‌ترین سرمایه‌گذاری فقرا است و واحد‌های مسکونی شخصی بالغ بر ۷۵ تا ۹۰ درصد ثروت خانوار‌ها در کشور‌های در حال توسعه و‌گذار(اقتصاد‌های در حال تکوین) را تشکیل می‌دهد که مبلغ آن به سه تا شش برابر درآمد سالیانه‌ی خانوار‌ها می‌رسد. افزون بر این مسکن حدود ۱۵ تا ۴۰ درصد از هزینه‌های ماهیانه‌ی خانوار‌ها را در سراسر جهان به خود اختصاص می‌دهد. (اطهاری و همکار، ۱۳۸۳) در کشوری نظیر ایران که نابرابری درآمدی گروه‌های مختلف بسیار شدید است، پرداختن به اولویت‌های گروه‌های کم درآمد بخصوص مسکن مقرون به صرفه از نخستین ضرورت‌های توسعه‌ی ملی محسوب می‌شود. هم‌چنین بسیاری از برنامه ریزان شهری معتقدند فقدان مسکن مقرون به صرفه بر سلامت کل جامعه تأثیر منفی دارد. (۲۰۰۵ al et ۲ & Gabriel) چالش‌های مسکن مقرون به صرفه در داخل شهر‌ها از بی‌خانمان‌هایی که مجبورند در خیابان زندگی کنند شروع و تا محرومیت نسبی کارمندان حیاتی مانند افسران پلیس، آتشنشانان، پرستاران و معلمان که قادر به تهیه‌ی مسکن در نزدیکی محل کار خود نیستند، ادامه دارد. این کارمندان مجبورند در حومه‌ی شهر زندگی کنند که بعضاً تا دو ساعت در راه رسیدن به محل کار خود هستند. (۲۰۱۱ al et & Bridge ) این موضوع(فقدان مسکن مقرون به صرفه) باعث کمبود کارگر ارزان قیمت و افزایش تقاضا برای سامانه‌های حمل و نقل می‌گردد. کارگرانی که مسافت‌های طولانی بین محل کار و مسکن ارزان قیمی طی می‌کنند. هم‌چنین تحقیقات نشان می‌دهد، افزایش قیمت مسکن در شهر‌های ایالات متحده(لس آنجلس، کالیفرنیا، ساراسوتا و فلوریدا) با کاهش ثبت نام در مدارس محلی در ارتباط است. (۳-۸: ۲۰۰۸ Rey)، بنابراین مسکن ارزان قیمت، تنها مقوله‌ای در بعد اقتصادی نبوده و دیگر زمینه‌های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
2-پیشینه‌ی پژوهش:
پیشینه‌ی پژوهش و سوابق مطالعات سیاسی، از جمله مهم‌ترین تحقیقاتی که در زمینه‌ها و برنامه‌های تأمین مسکن مقرون به صرفه انجام شده است، می‌توان به تحقیقاتی که هبیتات( NU Habitat) در این زمینه انجام داده است، اشاره کرد. در این سلسله پژوهش‌ها که در مجموع در چهار قسمت شامل: اروپا و آمریکای شمالی، آمریکای لاتین و جزایر کارائیب، آفریقا و آسیا، انجام شده به بررسی وضعیت زمین و مسکن مقرون به صرفه در این قاره‌ها می‌پردازد و در هر قاره متناسب با اوضاع آن برنامه‌هایی ارائه داده و برنامه‌های کشور‌ها را مورد بررسی قرار می‌دهد. این برنامه‌ها برای کمک به سیاست‌گذاران و جوامع محلی، برای مبارزه با مشکلات شهری و پیدا کردن راه حل‌های پایدار و قابل اجرا، تدوین و ارائه شده است. البته به غیر از این تحقیقات، هبیتات تا کنون چندین بیانیه و دستورکار مهم از جمله بیانیه‌ی ونکوور، دستورکار اسکان بشر استانبول را نیز در دستور کار داشته است. مهمترین سند بین‌المللی که از اواخر قرن بیستم تمامی گرایش‌های برنامه‌ریزی را تحت تأثیر قرار داده، دستور کار توسعه‌ی پایدار و اجلاس ریودوژانیرو می‌‌باشد. اصول کلی این دستور کار جهت دست‌یابی به توسعه‌ی پایدار در تمامی ابعاد می‌باشد و راه حل‌ها و طرز تفکر‌های پایدار که در درازمدت قابل اجرا هستند را توصیه می‌نماید. هم‌چنین جان ترنر در مقالات متعددی(۱۹۶۷ و ۱۹۷۸ و ۱۹۸۲) به بحث مسکن تهیدستان و چگونگی تهیه‌ی آن اشاره کرده و معتقد است که دولت‌ها نمی‌توانند برای تهیدستان مسکن تهیه کنند؛ بلکه فقط باید تسهیلاتی مانند آب، برق و… را در اختیار تهیدستان شهری قرار دهند. هم‌چنین بناروز و دوریای(۲۰۰۹) نظامی جامع برای تأمین مسکن سفارشی انبوه برای کاهش هزینه‌های تأمین مسکن پیشنهاد نموده‌اند. براملی(۱۹۹۴) به بررسی مشکلات تأمین مسکن ارزان قیمت در انگلستان و مارگارت اوستین ترنر و توماس کینگسلی(۲۰۰۸) در گزارشی تحلیلی با عنوان “برنامه‌های فدرال برای نیاز‌های سکونتی گروه‌های کم درآمد -سیاست اولیه” به بررسی سیاسی مسکن گروه‌های کم درآمد در کشور آمریکا پرداخته‌اند. گوردن(۲۰۰۲) مهم‌ترین مشکل گروه‌های کم درآمد در تهیه‌ی مسکن را مربوط به منابع مالی و سرمایه‌گذاری می‌داند. گابریل و دیگران(۲۰۰۵) به تأثیر مسکن ارزان قیمت بر سلامت کلی جامعه پرداخته و معتقدند مسکن مقوله‌ای همه جانبه بوده که بر تمام شئون جامعه اثرگذار است. ریچارد هاریس و سینوین گیلز(۲۰۰۳) تکامل سیاست‌های بین‌المللی تأمین مسکن را در سه مرحله به شرح زیر تشریح کرده‌اند: مرحله اول، از سال ۱۹۴۵ تا ۱۹۶۰ سیاست مسکن اجتماعی؛ مرحله دوم، از سال ۱۹۷۲ تا: ۱۹۸۰ سیاست زمین و خدمات و مرحله سوم، از سال۱۹۸۰ تا به حال: سیاست توانمندسازی.
3- مبانی نظری و دیدگاه‌ها:
۱-۳ )تعریف مسکن مقرون به صرفه:

مسکن مقرون به صرفه عبارت است از واحد‌های مسکونی که برای افرادی با درآمد متوسط، مقرون به صرفه تلقی گردد. (battella ۲۰۲۳) در استرالیا: اجالس سران گروه ملی مسکن مقرون به صرفه، تعریف خود را از مسکن مقرون به صرفه این‌گونه بیان می‌کند: “… محلی مناسب و معقول با توجه به استاندار‌ها، برای خانواده‌های کم تا متوسط درآمد که هزینه‌ی آن متناسب با قدرت پاسخ‌گویی خانواده‌ها به نیاز‌های اولیه‌شان به صورت پایدار باشد.” در انگلستان: مسکن مقرون به صرفه عبارت است از :”مسکن اجاره‌ای و متوسط برای خانوار‌های واجد شرایط دریافت مسکن که با بازار مسکن در ارتباط نیستند.” سازمان ملل در برنامه‌ی اسکان بشر، مسکن مقرون به صرفه را این‌گونه تعریف می‌کند: “به صورت کلی به عنوان مکانی تعریف می‌شود که در کیفیت و موقعیت مناسب بوده و آن‌قدر هزینه بر نباشد که دیگر هزینه‌های اساسی زندگی را مختل کرده یا بهره‌مندی از حقوق اساسی بشر را مورد تهدید قرار دهد.” ( Human Nations United Settlements Programme، ۲۰۱۱: ۱۰۲-۳) اندازه‌گیری توانایی تهیه‌ی مسکن یک معیار متداول برای اندازه‌گیری توانایی کل جامعه، تعداد خانه‌هایی است که یک خانواده با درصد معینی از متوسط درآمد خود می‌-تواند تهیه کند. به عنوان مثال، در یک بازار مسکن کاملاً متعادل، خانواده‌های متوسط( و نیمی از خانواده‌های ثروتمند) به طور رسمی توانایی گزینه‌ای تهیه‌ی متوسط مسکن را دارند، در حالی‌که افراد فقیرتر از این حد، توانایی تهیه‌ی واحد‌های مسکونی متوسط را ندارند. استطاعت %۵۰ افراد جامعه نشان دهنده‌ی یک بازار مسکن متعادل است.” (Bhatta، ۲۰۱۰) شاخص چندگانه‌ی میانه، که توسط بانک جهانی و سازمان ملل متحد توصیه شده، استطاعت‌پذیری مسکن را به وسیله‌ی تقسیم قیمت متوسط مسکن بر متوسط ناخالص(قبل از مالیات) درآمد سالانه‌ی خانوار محاسبه می‌کند. این شاخص، استطاعت‌پذیری مسکن را بین اعداد ۰ تا ۵ دسته‌بندی کرده و مجموعه‌ی ۳ و کمتر از آن استطاعت‌پذیر می‌داند. از ۳. ۱ تا ۴ به عنوان حد متوسط، ۴. ۱ تا ۵ حد خطرناک و ۵ و بیشتر از آن، عدم توانایی جدی در نظر گرفته می‌شود.(al et &Cox، ۲۰۱۲: ۱ ) یکی دیگر از روش‌های بررسی استطاعت‌پذیری، بررسی دستمزد ساعتی منظم کارکنان تمام وقت است که دارای حداقل دستمزد هستند. در بهترین حالت، کارکنان تمام وقت باید بتوانند حداقل یک واحد آپارتمان کوچک در منطقه­ی کاری خود، خریداری کند. در ایالات متحده و کانادا دستورالعملی برای مقرون به صرفه بودن مسکن وجود دارد که بیان می‌­کند: هزینه‌­ی یک خانوار برای مسکن، نباید از ۳۰% درآمد ناخالص خانوار تجاوز کند. زمانی که هزینه­ی ماهانه­‌ی اداره­‌ی یک خانه بیش از ۳۵%- ۳۰% از کل درآمد خانوار گردد، آن واحد مسکونی برای این خانواده نامناسب تلقی می‌­گردد. عامل اصلی که استطاعت‌پذیری مسکن را تعیین می‌­کند درآمد است، قیمت نیست بلکه در دسترس بودن است. در اقتصاد بازار، توزیع کیفیت درآمد عامل اصلی تعیین‌کننده و کمیت مسکن است. بنابراین، درک چالش­‌های مسکن مقرون به صرفه نیازمند درک گرایش­‌ها و نابرابری در درآمد و ثروت دارد.

۲-۳ ) مسکن مقرون به صرفه و سیاست­‌های عمومی:

 سیاست‌گذاران در تمام سطوح(جهانی، ملی، منطقه‌­ای، محلی، شهری، انجمن­‌ها) با هزاران ابزار سیاسی در جهت پاسخگویی به موضوع مسکن مقرون به صرفه که یک بحران بسیار پیچیده در ابعاد جهانی است، هستند. این پاسخ­‌ها طیف وسیعی از ابزار‌های مالی کنترل کننده‌­ی شکاف طبقاتی تا تغییرات بلند مدت میان­ دولت­‌ها را شامل می‌­شود. (Hulchanski ۲۰۰۶) سیاست­‌های عمومی توسط فرضیات اساسی در مورد ماهیت مسکن شکل می‌­گیرد. آیا مسکن یک نیاز اساسی، یک حق، یک کالای عمومی و یا حتی همان­طور که در مورد خرید خانه در ایالات متحده است، یک وظیفه‌­ی مدنی است؟ یا فقط یکی دیگر از انتخاب­‌های خانوار‌ها در سطوح مختلف مانند یک کالاست و یا یک سرمایه‌گذاری در سیستم بازار آزاد است؟ سیاست­‌های مسکن محک قابل توجهی از ارزش سیاست مداران در هر سطح اداری از جوامع مختلف است که آن­‌ها را تحت تأثیر قرار می‌­دهد. این آزمون اغلب به سادگی، میزان توجه قشر مرفه و ایمن جامعه را نسبت به افراد با رتبه­‌های پایین اقتصادی اجتماعی می‌­سنجد. (۱۶: ۱۹۹۳ Bacher)، برای گروه­‌های آسیب‌پذیر مانند سالمندان، خانواده­‌های تک والد، از کار افتاده و غیره می‌­توان به نوعی از استراتژی کمک­‌های مالی دولتی بهره برد تا هر خانواده، درآمد کافی برای پرداختی هزینه­‌ی مسکن را داشته باشد. کشور‌های مختلف برای پاسخ­گویی به نیاز مسکن مقرون به صرفه در جامعه سیاست­‌های مختلفی را در دوره­‌های زمانی گوناگون امتحان کرده که در بعضی از زمینه­‌ها شکست خورده و در بعضی از آن‌ها موفق بوده‌­اند. این تجارب در سطح جهانی می‌­تواند به ارائه‌­ی راهکار‌های جدید برای بهبود وضعیت مسکن در کشور کمک کرده و زمینه‌­ساز افزایش عرضه­‌ی مسکن مقرون به صرفه شود.

۴- سیاست­‌های تأمین مسکن مقرون به صرفه در کشور‌های مختلف:

۱-۴)استرالیا: مردم استرالیا مزایای تأمین اجتماعی بسیاری از سنترلینک دریافت می‌­کنند. سنترلینک برنامه‌­ای تحت نظارت وزارت خدمات انسانی دولت استرالیا است که طیف وسیعی از کمک­‌های دولتی و خدمات را برای بازنشتگان، بیکاران، سرپرستان خانوار، افراد معلول، بومیان استرالیا و.. فراهم کرده و ارائه دهنده­‌ی طیف وسیعی از خدمات فرهنگی و زبانی است. (۲۰۱۳Services، Human of Department) این مرکز خانوار‌های واجد شرایط دریافت مسکن را شناسایی کرده و برای کمک به آن‌ها، مسکن را از صاحبان خصوصی آن اجاره کرده و به این خانوار‌ها کمک هزینه‌­ی اجاره پرداخت می‌­کند. کمک­‌های اجاره‌­ای، یارانه­‌ای است که به طور مستقیم به مستأجران، علاوه بر مزایای پایه‌­ی سنترلینک مانند حقوق بازنشستگی یا حقوق از کار افتادگی پرداخت می‌­شود. مقدار کمک هزینه­ای که برای اجاره پرداخت می‌­شود بستگی به مبلغ اجاره، و تعداد افراد تحت تکفل مستأجر دارد. مستأجر‌هایی که در خانه­‌های عمومی استرالیا زندگی می‌­کنند واجد شرایطِ دریافت کمک­‌های اجاره­ای نمی‌­باشند. (Centrelink ۲۰۰۸) دولت استرالیا علاوه بر پرداخت کمک­‌های اجاره‌­ای به خانواده­‌های کم درآمد، برای کسانی که از طریق Centrelink  می­‌خواهند برای اولین بار صاحب خانه شوند، کمک­‌های مالی در نظر گرفته است. منابع مالی این طرح به طور مشترک توسط دولت مرکزی و دولت­‌های ایالتی اولیت داده می‌­شود. خانه اولی­‌ها در برخی مناطق درحال حاضر واجد شرایط دریافت کمک هزینه­‌ی ۷۰۰۰ دلاری برای کاهش هزینه­‌های ورود به بازار مسکن هستند. (Australian Taxation Office، ۲۰۰۸)  به اشتراک گذاشتن مالکیت خانه، طرحی دیگر از دولت استرالیاست که در نوع خود منحصر به فرد می‌­باشد. ساکنان استرالیای غربی می‌­توانند با استفاده از کمک­‌های اداره مسکن، خریداران خانه خریداری کنند. با مالکیت مشترک، هزینه‌­ی خرید یک خانه کاهش می‌­یابد، به این صورت که اداره، تا %۳۰ اموال را برای خود نگه می‌­دارد. سهم اداره بستگی به میزان استقراض افراد، اندازه‌­ی خانواده، محل و نوع ملک دارد. در آینده، خریدار می‌­تواند کل سهم را از اداره خریداری کرده و یا سهم خود را به اداره بفروشد. با این وام، افراد می‌­توانند خانه­‌های تازه ساخته شده و خارج از ویژگی­‌های طرح ارایه شده توسط وزارت مسکن را خریداری کنند. هم­چنین اداره‌­ی مسکن استرالیا، از طریق سازمان مسکن، خانه­‌های ارزان قیمت به عموم مردم می‌­فروشد. این املاک برای هر کسی که علاقه­‌مند به خرید خانه باشد در دسترس است. این اداره به صورت نزدیک با انبوه سازان مسکن در ارتباط بوده تا اطمینان حاصل نماید، املاکی که برای فروش در حال ساخته شدن هستند برای افراد کم و متوسط درآمد، مقرون به صرفه و قابل تهیه باشند.

۲-۴)چین: جمعیت شهری چین در آغاز قرن ۲۱ حدود ۲۳۵ میلیون نفر است که نسبت به سال ۱۹۴۹ با جمعیت شهرنشین حدود ۵۷. ۶ میلیون نفر، رشد قابل ملاحظه‌­ای داشته است. در این کشور یک شکاف قیمت قابل ملاحظه میان مسکن و استطاعت خرید آن دارد، به همین دلیل از نوعی سیستم سود رفاه به سمت یک سیستم تخصیص بازار محور درحال حرکت است. قبل از سال ۱۹۷۸ میلادی، بیشتر واحد‌های مسکونی شهری(در دوران برنامه‌ریزی اقتصادی)، شامل خانه­‌های تولید شده در سیستم نزدیک به بازار آزاد و تخصیص داده شده توسط سیستم دولتی تک کانال ناپایدار می‌­باشند. (۹: ۲۰۰۶: ، al et & Mostafa) هدف از اصلاحات مسکن  که در سال ۱۹۷۸ آغاز شد، این بود که مسکن به تدریج از “کالای آزاد” به “کالای یارانه‌­ای” تبدیل شود، که قیمت آن درنهایت به یک “کالای مصرفی” نشان‌­دهنده‌­ی هزینه­‌های واقعی تولید و یک حاشیه­‌ی سود بازار باشد. (Chiu ۱۹۹۶: ۱۰) چین در سال ۱۹۹۸ با بیشتر کردن شتاب اصلاحات در زمینه­‌ی مسکن شهری از یک سیستم سود رفاه به سمت یک سیستم تخصیص بازار محور با کاهش نقش دولت در ارائه‌­ی مسکن حرکت کرد. اصلاحات با افزایش مالکیت خانه، مصرف مسکن، سرمایه‌گذاری املاک و مستغلات، و البته بالا رفتن سرسام‌آور قیمت مسکن همراه بود. (۲۰۱۰، Gao) قیمت بالای مسکن یکی از مشکلات جدی در بعضی از شهر‌های بزرگ چین است. در سال ۲۰۰۵ افزایش بهای مسکن تبدیل به مشکلی جدی در استطاعت‌پذیری خانواده­‌های کم و متوسط درآمد شد. در سال ۲۰۰۴ افزایش بهای %۱۷. ۸ مسکن تقریباً دو برابر نرخ رشد ۱۰ درصدی درآمد بود. شهرداری‌ها با استفاده از سیاست­‌ها و برنامه­‌های مسکن از جمله مسکن مقرون به صرفه و برنامه­‌ی صندوق مسکن، به خواست عمومی برای افزایش مسکن خانواده­‌های متوسط و کم درآمد، پاسخ دادند. برنامه­‌ی مسکن مقرون به صرفه که معمولاً به عنوان “برنامه­ی مسکن اقتصادی و آسان” شناخته می‌­شود. (برای ارائه­‌ی مسکن ارزان قیمت به خانواده­‌های متوسط و کم درآمد برای تشویق مالکیت خانه طراحی شد. در سال ۱۹۹۸ وزارت ساختمان و وزارت دارایی به طور مشترک اعلام کردند “روش­‌های مدیریت ساخت و ساز مسکن ارزان قیمت شهری” نقطه­‌ی شروع برنامه است. هدف ­گذاری این برنامه بر روی خانواده­‌های متوسط و کم درآمد) درآمد سالانه کمتر از ۳۰، تا ۷۰، آر‌ام بی(واحد پول چین) با توجه به اندازه­‌ی خانوار و منطقه‌­ی سکونت بود. این برنامه‌­ی مسکن عمومی، خانه­‌هایی(معمولاً ۱۱۰-۶۰ متر مربع) معمولاً (%۷۰-%۵۰) قیمت بازار تهیه می‌­کند که مقرون به صرفه هستند. در سیاست­‌ها و وظایف تعیین شده توسط دولت مرکزی، دولت­‌های محلی مسئول اجرا و بهره‌برداری از این برنامه­‌های محلی می‌­باشند. دولت­‌ها معمولاً زمین­‌های دولتی مناسب را به توسعه‌دهندگان املاک و مستغلات، که مسئول امور مالی و ساخت و ساز مسکن مقرون به صرفه می‌­دهند. سودِ تخصیص داده شده به توسعه‌دهندگان املاک و مستغلات به کمتر از %۳ تقلیل یافته تا قیمت مسکن در سطح مقرون به صرفه حفظ شود. افراد برای گرفتن مسکن مقرون به صرفه باید از طریق بررسی خانواده و درآمد پذیرش شوند. تلاش برنامه صندوق آینده نگر مسکن، سیاست دیگری برای ارائه­ی مسکن مقرون به صرفه می‌­باشد. چین برنامه‌­ی صندوق آینده نگر مسکن را د ر سال ۱۹۹۵ در مکانیزمی فراهم می‌­کند که خریداران بالقوه با درآمدی که ذخیره می‌­کنند، درنهایت بتوانند یک واحد مسکونی ممکن که در سراسر کشور معرفی می‌­کنند را بخرند. این واحد‌های مسکونی، اچ پی اف نام دارد که در واقع یک واحد مسکونی می‌­باشد که قبلاً عمومی بوده است( اچ پی اف شامل یک برنامه­ی پس انداز یارانه­ای که با یک حساب بازنشستگی مرتبط است و وام مسکن یارانه­ای و تخفیف قیمت برای خرید مسکن است). (۳ ۲۰۰ Buttimer، ۳-۴) در انگلستان، شهرداری­‌ها و شورای محلات نقش تاریخی پررنگی در اداره اقشارکم درآمد ایفا کرده‌­اند. برای انجام این کار و تأمین مسکن عمومی و اجاره‌­ای، در این کشور، جنبش­‌های داوطلبانه‌­ی مسکن، تعاونی­‌ها و مقامات محلی شهر‌ها از اواخر قرن نوزدهم فعالیت­‌های خود را جهت ساخت مسکن برای گروه­‌های کم درآمد شهری آغاز نمودند. از اوایل قرن نوزدهم و به دنبال صنعتی شدن این کشور که خود پیشرو انقلاب صنعتی بود، مشکل مسکن ظهور نمود. طی سالیان متمادی، بخش خصوصی تأمین کننده­‌ی اصلی مسکن برای توده­ی جمعیت شهرنشین بود. با حاد شدن مشکلات مسکن دولت ناچار به مداخله شده و خود به دخالت در بخش مسکن و تأمین آن به ویژه برای قشر‌های کم درآمد پرداخت. طی سال­‌های ۱۹۶۴ تا ۱۹۷۰ سرعت ساخت خانه­‌های جدید، افزایش یافت و سهم خانه­‌هایی که توسط دولت ساخته شده بودند از ۴۲ درصدی کل خانه­‌های کشور به ۵۰ درصد افزایش یافت. دولت انگلستان طی سال­های۱۹۶۴ و ۱۹۶۵و ۱۹۶۶ توانست به ترتیب ۱۱۹ و ۱۳۳و ۱۴۲ هزار خانه جدید بسازد. طی سال­‌های ۱۹۶۵ تا ۱۹۷۰ نیز ۱ ۳ میلیون خانه‌­ی جدید توسط دولت ساخته شد. (۱۰۳: ۱۹۹۴” Bramley)، در گذشته نسبت بالایی از خانه­‌ها در انگلستان تحت مالکیت شورا‌ها بوده، اما این میزان از اوایل دهه­‌ی ۱۹۸۰ میلادی به دلیل اقدامات مارگارت تاچر که ساخت و ساز را محدود کرده و حمایت­‌های مالی و سیاسی را برای دیگر اشکال مسکن اجتماعی فراهم ساخت، کاهش پیدا کرد. در سال ۱۹۸۰ دولت محافظه‌­کار تاچر طرح حق مسکن شورایی را معرفی کرد، که به موجب آن مستأجران شورا این فرصت را داشتند با تخفیف تا سقف %۶۰ خانه­‌های اجاره‌­ایشان را خریداری خرید کنند. در سالیان اخیر سیاست­‌های دولت در جهت کاهش هرچه بیشتر دخالت دولت بوده است (%۷۰ در خانه­‌های اجاره­‌ای مانند آپارتمان­‌ها). برای دسترسی به مسکن مناسب، به خانوار‌های کم درآمد، افراد مسن یا معلول یارانه داده می‌­شود. در این کشور طیف وسیعی از مالکیت مسکن مقرون به صرفه، از جمله مالکیت اشتراکی(که درآن مستأجر سهمی را در ملک، از مالک اجتماعی اجاره کرده و صاحب باقی­مانده می‌­شود) وجود دارد. هم­چنین دولت تلاش می‌­کند، عرضه سهام ارزان قیمت برای مالکیت و خرید را افزایش داده و با استفاده از سیستم برنامه کاربری زمین، توسعه‌دهندگان مسکن را مستلزم به پایین آوردن قسمتی از هزینه­‌های مسکن در تحولات جدید کند( Communities of Department۲۰۰۶، Housing  Government Local ) این روش معمولاً به عنوان پهنه‌بندی دربرگیرنده(اگرچه نه در انگلستان) شناخته می‌­شود و در حال حاضر ساز و کاری برای تضمین ارائه‌­ی مسکن مقرون به صرفه به عنوان بخشی از یک برنامه‌ریزی کاربردی برای توسعه­‌های جدید مسکن است. در انگلستان حدود چهارصد شورای منتخب ناحیه‌­ای و شهری، جوامع تعاونی، مجامع مسکن، جوامع مسکن اجاره­‌ای به قیمت هزینه و جوامع خودساز به طور مستقیم در فرایند شناسایی خانوار‌های کم درآمد و تأمین مسکن مقرون به صرفه دخالت دارند. نقش دولت در این فرایند قابل تامل می‌­باشد. در این­جا دولت به طور مستقیم عهده دار کلیه‌­ی مراحل اجرایی و ساخت مسکن مقرون به صرفه نمی‌­باشد. نقش دولت به نظارت بر تأمین تجهیزات و رعایت ضوابط و استاندارد‌ها و نیز ایجاد تسهیلاتی چون منابع مالی و کنترل بازار زمین جهت تشویق فعالیت بخش خصوصی و اعطای کمک­‌های مالی و تخفیف­‌های مالیاتی برای خریداران مسکن خلاصه می‌­شود.

 4-4) ایالات متحده آمریکا: ایالات متحده آمریکا فاقد یک نظام فراگیر مسکن اجتماعی، در مقایسه با اروپا است. دولت فدرال در این کشور، برای مقرون به صرفه تر کردن مسکن، یارانه می‌­دهد. کمک­‌های مالی برای مالکان از طریق کسر مالیات و بهره‌­ی وام مسکن و برای خانواده­‌های کم درآمد از طریق برنامه‌­های یارانه­‌ای مسکن فراهم می‌­شود. کمک‌­های فدرال در زمینه‌­ی مسکن خانواده­‌های کم درآمد را می‌­توان به سه بخش تقسیم کرد:

1) یارانه‌­های “مستاجر محور” که به خانواده‌­های مشخص و واجد شرایط داده می­‌شود. در این روش، دولت تمام یا بخشی از سرمایه‌­ی لازم برای اجاره­‌ی مسکن را دراختیار خانوار قرار می‌­دهد و انتخاب مسکن بر عهده­‌ی شهروندان می‌­باشد.

2) یارانه­‌های “پروژه محور” که به مالکان واحدهای مسکونی داده می­‌شود که بر اساس آن باید خانه­‌ی خود را با نرخ مقرون به صرفه به خانواده­‌های کم درآمد اجاره دهند. این سیاست­‌ها که از بعد از جنگ جهانی دوم دنبال می­‌شود به کنترل اجاره­‌ها از سوی دولت انجامیده است. براین اساس اجاره­‌ها در حد توان مردم و پایین‌­تر از ارزش بازار تعیین می­‌گردد.

3) مسکن اجتماعی که معمولا متعلق به دولت بوده و زیر نظر آن اداره می­‌شوند.(برخی از پروژه­‌های مسکن عمومی به سازمان‌­های خصوصی واگذار شده است. تمامی این سه دسته سیاست با یکدیگر اجرا می­‌شوند. دولت بیشترین هزینه را متحمل گردیده ولی در بازار مسکن دخالت زیادی ندارد. دولت فدرال قابل دسترس بودن مسکن برای متقاضیان و سودآور بودن بازار را هدف نهایی فعالیت خود قرار داده است. شهر نیویورک مهم‌­ترین شهر ایالات متحده به حساب می‌­آید. این شهر، از جمله مکان‌­های مطلوب برای زندگی است که سالانه جمعیت زیادی را به خود جذب کرده و با محدودیت­‌های آب، حمل و نقل عمومی و مسکن مواجه است. پیدا کردن مسکن مقرون به صرفه در شهر نیویورک به یک مبارزه برای بخش بزرگی از جمعیت این شهر از جمله کم درآمدها، متوسط درآمدها و حتی افرادی با درآمد مناسب تبدیل شده است. برخی از سیاست­‌های مسکن مقرون به صرفه در شهر نیویورک عبارتند از:عنوان برنامه وضع موجود منطقه بندی دربرگیرنده طرح ابتکاری محله­‌ی منتخب یارانه­‌ی مسکن اثربخشی نسبتاً خوب رشد آن ثابت است. خوب رشد مسکن مقرون به صرفه را بسرعت افزایش خواهد داد و دسترسی به فرصت­های اقتصادی و پایداری را ارتقا می­دهد.

 منطقه بندی دربرگیرنده: منطقه بندی دربرگیرنده رویکردی برای توسعه‌­ی متنوع مسکن، برای گروه‌­های مختلف درآمدی است. اجرای این قوانین، مستلزم آن است که درصد معینی از واحدهای هر ساختمان جدید(یا ساختمانی که به طور قابل ملاحظه­ای بازسازی شده)، برای مسکن مقرون به صرفه در نظر گرفته شود. در مقابل به توسعه دهندگان(انبوه­ سازان)، تراکم تشویقی داده شده و به آن ها اجازه ساخت واحدهای بیشتر از مقدار متعارف می­‌دهند. در این بین طرح و برنامه­‌ای تحت عنوان طرح ابتکاری محله منتخب مطرح شده است.  طرح ابتکاری محله­‌ی منتخب برنامه‌­ای با حمایت وزارت مسکن و شهرسازی ایالات متحده است. (این برنامه) ایده­ای برای سرمایه گذاری بیشتر در محلات کم تا متوسط درآمد بوده و به دنبال تجدید حیات اقتصادی در این مناطق می­‌باشد. هدف این طرح ابتکاری، فراهم آوردن فرصت­­‌های اقتصادی در مناطقی است که تراکم بالایی از مسکن مقرون به صرفه داشته و به حمل و نقل عمومی دسترسی دارند. در این طرح، محلاتی با تراکم بالای مسکن عمومی، برای تجدید حیات شهری به رقابت می­‌پردازند، ارائه می­‌شود. هر محله راهبردهای پیشنهادی استفاده از منابع مالی برای ایجاد نتایج ماندگار که باعث بهبود کیفیت زندگی در مناطق هدف گذاری را خواهد داشت. بودجه‌­ی این طرح، برای تخریب و ایجاد مناطق مسکونی و توسعه برای سرمایه گذاری‌­های جدید بود اما این بودجه می‌تواند در زمینه­‌ی ساخت مدارس و توسعه زیرساخت­‌های تجاری مورد استفاده قرار گیرد. (2010 ,al et & Been) یارانه‌ی مسکن: یارانه‌­ی مسکن به شهروندان کم درآمد اختصاص داده شده است. مستاجرها ممکن است تا %30 درآمد خود را صرف اجاره کنند. به همین علت، تفاوت میان این مقدار و قیمت بازار از طریق یارانه به مالکان خانه­‌های خصوصی پرداخت می­‌گردد. این یارانه­‌ها افزایش تحرک و حق انتخاب در مکان سکونت را برای ساکنان کم درآمد فراهم کرده و آن­ها را قادر به زندگی در مناطقی با افزایش دسترسی به فرصت­های اقتصادی و حمل و نقل می­کند. (2010 ,al et & Been)مسکن مقرون به صرفه‎‌­ی سبز: مسکن مقرون به صرفه­‌ی سبز، طرح دیگری در ایالات متحده برای تامین مسکن گروه درآمد شهری است. مسکن مقرون به صرفه‌­ی سبز، به طور کلی عبارت است از مسکنی با قیمت مناسب که دارای ویژگی­‌های سازگار با محیط زیست می‌باشد. از مزایای این مسکن، کاهش فشار هزینه‌­ی انرژی بر خانوارها و بهبود سلامتی است. (2011 ,Galbraith) پروژه­‌های مسکن مقرون به صرفه‌­ی سبز علاوه بر ویژگی­‌های مسکن مقرون به صرفه به دنبال کاهش هزینه­‌ی طول عمر واحد مسکونی و بهبود کیفت آن هستند. این واحدهای مسکونی در دراز مدت هزینه‌­های جاری مانند هزینه­‌های آب، برق، گاز و یا حتی هزینه‌­های سلامتی و پزشکی را کاهش داده و سبب می‌­شود هزینه‌­ی کمتری از درآمد خانوار صرف مسکن شود.

5) روش تحقیق:

 مقاله‌­ی پیش رو به لحاظ طبقه بندی انواع تحقیقات، تحقیق بنیادی و کابردی محسوب می­‌شود. جمع‌آوری اطلاعات در این مقاله بر اساس مطالعات اسنادی و کتابخانه‌­ای بوده و سیاست‌­ها و برنامه‌­های مسکن مقرون به صرفه در کشورهای مختلف استخراج شده است. مقایسه‌­ی تطبیقی برای گسترش دانش و توسعه ایده­‌های جدید حاصل از ارزیابی تجربیات فرا ملی برنامه ریزی مسکن مقرون به صرفه و بسط آن توسط روش تحلیلی-توصیفی، ما را به ساز و کارهای پیشنهادی برنامه ریزی مسکن مقرون به صرفه برای گروه‌­های کم درآمد شهری در ایران رسانده است.

6)یافته­‌های تحقیق:

 با استناد به نتایج مطالعات تطبیقی در زمینه­‌ی برنامه‌­ریزی و سیاست گذاری برای تامین مسکن ارزان قیمت در چهار کشور استرالیا، چین، انگلستان و ایالات متحده آمریکا و نیز چاره جویی برای مشکلات برنامه ریزی سیستم مسکونی ایران، پیشنهاد می­‌شود در عرصه­‌های نیازمند برنامه ریزی و سیاست گذاری مسکن گروه­‌های کم درآمد شهری تمرکز بیشتری صورت گرفته و اقدامات اجرایی پیشنهاد شده در اولویت قرار بگیرند.

** ساز و کارهای حاصل از برنامه ریزی مسکن مقرون به صرفه در کشور استرالیا: 1) شناسایی گروه‌­های هدف و خانوارهای واجد شرایط (خانوارهای کم درآمد شهری) دریافت تسهیلات مسکن مقرون به صرفه، توسط سنترلینک‌­های دولت؛ 2) اجاره‌­ی مسکن از مالکان خصوصی توسط دولت، برای خانواده­‌های کم درآمد شهری؛ 3) پرداخت کمک هزینه به سرپرست خانواده­‌های کم درآمد برای اجاره­‌ی مسکن مورد نیاز، به نسبت مکان قرارگیری مسکن و تعداد افراد تحت تکفل سرپرست خانواده(توجه به بضاعت اقتصادی و اجتماعی گروه­‌های هدف و ارائه­‌ی پیشنهادات توسعه‌­ی مسکن بر پایه‌­ی این شناخت)؛ 4) پرهیز از استاندارد گرایی در ارائه‌­ی پیشنهادات مسکن مقرون به صرفه؛ 5) پرداخت کمک هزینه و وام با شرایط ویژه به خانه اولی­‌ها توسط صندوق­‌های مالی و حمایتی، زیر نظر دولت؛ 6) شریک شدن دولت در ساخت خانه با گروه­‌های کم درآمد(در این طرح، افراد می‌­توانند سهم خود را به دولت واگذار کرده و یا سهم باقیمانده را از دولت خریداری کنند)؛ از مزایای این طرح این است که افراد می­‌توانند در مناطق مختلف شهری، با توجه به نیاز خود، صاحب خانه شوند؛ 7) سیاست گذاری در زمینه­‌ی تامین مسکن مناسب با در نظر گرفتن نیاز تمامی اقشار جامعه؛ 8) ارتباط نزدیک با انبوه سازان برای ساخت خانه­‌های مقرون به صرفه با ارائه‌­ی تسهیلات مالی و مالیاتی و نظارت موثر بر آنها برای واگذاری خانه­‌ها به گروه‌­های کم درآمد شهری.

**ساز و کارهای حاصل از برنامه ریزی مسکن مقرون به صرفه در کشور چین: 1) شناسایی و بررسی وضعیت گروه‌­های کم درآمد شهری از نظر تعداد افراد خانواده و درآمد؛ 2) کشور چین در حال گذار از سیستم سود رفاه به سمت یک سیستم تخصیص بازار محور بوده و مسکن در این کشور از یک کالای آزاد به سمت یک کالای یارانه­‌ای و در نهایت یک کالای مصرفی(که قیمت آن نشان دهنده­‌ی هزینه­‌های واقعی تولید و یک حاشیه‌­ی سود بازار است)، در حال حرکت است؛ 3) کاهش پیامدهای منفی ناشی از عدم دسترسی به مسکن مناسب از طریق ساز و کار بازار؛ 4) مدیریت ساخت و ساز مسکن مقرون به صرفه‌­ی شهری برای ساخت خانه‌­هایی با 50 تا 70 درصد قیمت بازار(تامین منابع مالی لازم و ایجاد تسهیلاتی جهت دریافت و بهره مندی گروه­‌های کم درآمد از این منابع)؛ 5) واگذاری تشخیص اولویت­‌ها برای تولید مسکن و مسئولیت­‌های اجرایی به مقامات و مسئولین محلی؛ 6) حذف و یا تعدیل قوانین و مقررات شهری برای رفع موانع عمل انبوه سازان مسکن برای ایجاد و تبدیل واحدهای مسکونی لازم برای گروه‌­های با درآمد کم و متوسط و البته کاهش سود انبوه سازان مسکن به کمتر از 3 درصد؛ هم­چنین دریافت مالیات و عوارض تاثیرگذار از انبوه سازان و مصرف آن در جهت منافع عمومی؛ 7) برنامه­‌ای ترکیبی شامل: پس انداز یارانه‌­ای(توانمند سازی و بانک پذیری گروه­‌های کم درآمد)، وام مسکن و تخفیف در قیمت خرید (HPF )برای گروه­های کم درآمد شهری.

** ساز و کارهای حاصل از برنامه ریزی مسکن مقرون به صرفه در کشور انگلستان1) ایفای نقش تامین مسکن گروه­‌های کم درآمد شهری توسط نهادهای مدنی محلی؛ 2) حمایت از تشکیل شوراها و انجمن­‌های محلی با هدف گسترش و هدفمند کردن مشارکت مردمی برای رویارویی با مسائل و مشکلات(قدرت بخشیدن به مؤسسات محلی و تعاونی برای تولید مسکن)؛ 2) کاهش نقش دولت در اجرای سیاست­‌های مسکن مقرون به صرفه، جز در موارد اضطراری(مانند جنگ جهانی اول و دوم)؛ 3) دخالت در مدیریت تامین مسکن به ویژه در دوران‌­های حاد کمبود مسکن هم به منظور تولید و هم فعال کردن بخش خصوصی؛ 4) فروش واحدهای مسکونی دولتی و عمومی به گروه‌­های واجد شرایط، با تخفیف تا سقف 60 درصد؛ 5) واگذاری سهام­‌های دولتی در بخش مسکن به انجمن‌­های محلی؛ 6) بهبود وضعیت مسکن در نواحی فقیرنشین و زیر استانداردهای لازم شهری، با همکاری مردم و تعاونی‌­های مسکن؛ 7) پرداخت یارانه به خانوارهای کم درآمد برای دسترسی به مسکن مناسب؛ 8) اجرای طرح مالکیت اشتراکی؛ 9) عرضه‌­ی سهام ارزان قیمت برای خرید مسکن توسط گروه­‌های هدف؛ 10)نظارت دولت بر توسعه دهندگان برای کاهش هزینه­‌های مسکن؛ 11) تشویق انبوه سازان به وسیله­ی وام­‌های کم بهره و تخفیف­‌های مالیاتی با نظارت موثر بر آنها.

**ساز و کارهای حاصل از برنامه ریزی مسکن مقرون به صرفه در کشور ایالات متحده آمریکا: 1) درنظر گرفتن اقشار کم درآمد در برنامه ریزی‌­های کلان ملی، منطقه­‌ای و محلی؛ 2) شناسایی گروه­‌های کم درآمد شهری(اعم از بی­‌خانمان‌­ها، مستاجران، مالکان کم بضاعت و …)؛ 3) پرداخت­ یارانه به مستاجران برای اجاره‌­ی خانه در بخش­‌های عمومی مسکن؛ 4) پرداخت یارانه به مالکان خصوصی برای اجاره دادن خانه به افراد معرفی شده توسط دولت؛ تدوین قوانین مربوط به تعیین میزان اجاره بها و چارچوب­‌های نظارتی بر آن؛ 5) ساخت مسکن مقرون به صرفه توسط دولت و مشارکت توسعه دهندگان بخش خصوصی در برنامه­‌های تولید مسکن شهری با نظارت موثر دولت؛ 6) افزایش انگیزه­‌ی انبوه سازان به اختصاص بخشی از واحدهای مسکونی در هر مجتمع به گروه‌­های نیازمند با دادن تراکم‌­های تشویقی؛ از مزایای این طرح می­‌توان به اختلاط گروه‌های مختلف درآمدی، اشاره کرد؛ 7) فراهم کردن امکان سکونت و تامین محیط زندگی مطلوب، جهت ارتقا کیفیت زندگی و کاهش اختلافات میان اقشار اجتماعی-اقتصادی؛ 8) توانمند سازی محلات با ارائه‌­ی طرح ابتکاری محله­‌ی منتخب؛ 9) اولویت دهی به تسهیل و ارتقا مسکن موجود، نه تولید و توسعه‌­ی نواحی جدید مسکونی؛ 10) ایجاد واحدهای مسکونی مقرون به صرفه‌­ی سبز توسط دولت برای به حداکثر رساندن سودمندی برنامه، از طریق کاهش هزینه­‌های بلند مدت دولت و خانوارها.

7) نتیجه گیری و پیشنهادات:

 سیاست‌­ها و راهبردهای تامین مسکن در سطح بین­‌المللی برای دستیابی به توسعه­‌ی پایدار شهری، تاکید ویژه­ای بر تامین مسکن گروه‌­های کم درآمد شهری و جلوگیری از پیامدهای منفی عدم توجه به آن، به ویژه گسترش سکونت­گاه‌­های غیررسمی دارند. ماهیت مشکل مسکن در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه متفاوت است؛ به طوری‌­که تامین مسکن یکی از مشکلات اساسی کشورها، به ویژه کشورهای کمتر توسعه یافته است. فقدان منابع کافی، ضعف مدیریت اقتصادی، نداشتن برنامه‌­ی جامع ملی و افزایش شتابان جمعیت(مخصوصاً جمعیت شهری)، تامین مسکن را در این کشورها به شکلی پیچیده و چند بعدی در آورده است. یقیناً پژوهش و بررسی تجارب موجود در زمینه­‌ی سیاست‌­ها، دیدگاه‌­ها و برنامه­‌های تامین مسکن گروه‌­های کم درآمد شهری در جهان، می­‌تواند برنامه ریزان و سیاسیت گذاران مسکن در ایران را به منظور ارائه‌­ی برنامه‌­های مطلوب و مناسب یاری رساند. درنهایت این­گونه به نظر می­‌رسد که موفقیت در بخش مسکن مقرون به صرفه بیش از هر چیز مرهون شناسایی گروه­‌های کم درآمد شهری می‌­باشد. شناسایی خانوارهای واجد شرایط دریافت تسهیلات مسکن، سبب می‌­شود تا از سوء استفاده­‌های احتمالی و هدر رفت منابع و امکانات جلوگیری بعمل آمده وتسهیلات و خدمات به دهک‌­ها و گروه‌­های نیازمند واقعی برسد. هم­چنین شفافیت و آمار واقعی در این بخش، بازدهی طرح­‌ها و برنامه­‌ها را بیشتر کرده و آن­ها را کارآمد تر می­‌کند.

منابع:

– سال اول شماره 1 مهر 1397 معماری شناسی/ نشریه اختصاصی معماری و شهرسازی ایران

 – اطهاری، کمال و جواهری پور، مهرداد، (1383)؛ طرح مطالعاتی نظام مالی تامین مسکن کم درآمدها، تهران: انتشارات سازمان ملی زمین و مسکن، وزارت مسکن و شهرسازی

. حاتمی نژاد، حسین و سیف الدینی، فرانک ، محمد ، میر ، (1384)؛ بررسی شاخص­های مسکن غیررسمی در ایران؛ نمونه موردی: محله­ی شیخ آباد قم، مجله پژوهش­های جغرافیایی، شماره ،58 موسسه جغرافیا، دانشگاه تهران.

Taxation Office, (2008); The First Home Saver Account: What you need to know, Archived from the original on 3 December 2008. Bacher, John C, (1993); Keeping to the Marketplace: The Evolution of Canadian Housing Policy, Montreal: McGill-Queen�s University Press. Been, Vicki & et al, (2010); Building Environmentally Sustainable Communities: A Framework for Inclusivity, New York and Washington, DC: What Works Collaborative. Bhatta, Basudeb, (2010); Analysis of Urban Growth and Sprawl from Remote Sensing Data, Advances in Geographic Information Science, Springer. Bramley, Glen, (1994); An affordability crisis in British housing: dimensions, causes and policy impact, Housing Studies (Taylor and Francis. Bridge, Gary & Watson, Sophie, (2011); The New Blackwell Companion to the City, John Wiley & Sons. Buttimer, Richard J, (2004); The Chinese Housing Provident Fund, International Real Estate Review 7 (1). Centrelink, (2008); Eligibility for Rent Assistance, Archived from the original on 17 December 2008. Chiu, Rebecca, (1996); Housing affordability in Shenzhen special economic zone: A forerunner of China’s housing reform”. Housing Studies 11 (4). Cox, Wendell & Pavletich, Hugh, (2012); 8th Annual Demographia International Housing Affordability Survey: 2012 Ratings for Metropolitan Markets. Department of Communities and Local Government Housing, (2006); Planning Policy Statement No. 3. Department of Human Services, (2013); Commonwealth of Australia”Portfolio Budget Statements 2013-14″ Galbraith, Kate, (2011); Debating the Green Building Premium. Green. A Blog About Energy and the Environment. New York Times. Gabriel, Michelle; Jacobs, Keith; Arthurson, Kathy; Burke, Terry; Yates, Judith, (2005); Conceptualising and measuring the housing affordability problem (Report), National Research Venture 3: Housing Affordability for Lower Income Australians, Australian Housing and Urban Research Institute. Gao, Lu, (2010); Achievements and Challenges: 30 Years of Housing Reforms in the People�s Republic of China, Asian Development Bank, ADB Economics Working Paper Series 01/2010. Guy, S, (2002); Development And Developers: Perspectives On Property, University Of Newcastle: Blackwell Publishin. Hulchanski, David J, (2006); In Young, Robert; Leuprecht, Christian, Canada: The State of the Federation 2004: MunicipalFederal-Provincial Relations in Canada. Institute of Intergovernmental Relations. McGill-Queen’s University Press. Mostafa, Anirban; Wong, Francis K. W; Hui, Chi Mun Eddie (2006); Relationship between Housing Affordability and Economic Development in Mainland Chinaˇ Case of Shanghai, Journal of Urban Planning Development. (American Society of Civil Engineers) 132 (62). Rey, William, (2005); Deconstructing the Myths: Housing Development Versus School Costs, Communities and Banking. The Chinese Ministry of Construction, (2012); Urban Affordable Housing Construction Policing method. The Department of Housing and Community Development of the District of Columbia, (2012); Inclusionary Zoning Affordable Housing Program, Web. The State Council housing organizational reform leading group in China, (2012); Affordable Housing Management Method. United Nations Human Settlements Programme, (2011); Affordable land and housing in asia.

ارتباط در واتساپ